در ماه های اخیر، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، با اظهارات خود درباره پیوستن کانادا به آمریکا به‌عنوان ایالت پنجاه و یکم، جنجال زیادی ایجاد کرده است. با این حال، چنین ایده‌ای نه تنها در میان شهروندان کانادایی مقبولیت ندارد، بلکه از نظر کارشناسان نیز اقدامی نامناسب محسوب می‌شود.
مطالعات متعدد نشان می‌دهند که اندازه کشورها تأثیر قابل توجهی بر میزان کارآمدی حکومت‌ها دارد. به گفته آلبرتو آلزینا، اقتصاددان فقید دانشگاه هاروارد، هرچه یک کشور بزرگ‌تر باشد، تنوع فرهنگی، زبانی و هویتی آن بیشتر خواهد شد و این امر باعث ایجاد اختلافات در سیاست‌گذاری‌های مرکزی می‌شود. از همین رو، کشورهایی که از تنوع فرهنگی کمتری برخوردارند، معمولاً دولت‌های متمرکزتر و کارآمدتری دارند.
بر اساس تحقیقات، کشورهایی با جمعیت کمتر، مانند سوئیس و دانمارک، به دلیل همگونی جمعیتی و تمرکززدایی در سیاست‌گذاری، عملکرد بهتری دارند. در مقابل، کشورهای بزرگی مانند ایالات متحده، که دارای تنوع فرهنگی و عقیدتی گسترده‌ای هستند، با چالش‌های بیشتری در امر حکمرانی مواجه‌اند.
از منظر اقتصادی نیز، کشورهایی که بازارهای آزاد و روابط تجاری گسترده‌ای دارند، می‌توانند با وجود اندازه کوچک خود، به رشد و توسعه اقتصادی برسند. در این راستا، برخی کارشناسان معتقدند که تمرکززدایی و انتقال برخی اختیارات به سطوح محلی می‌تواند به بهبود کارآمدی دولت در کشورهای بزرگ کمک کند.
بر اساس نظرسنجی‌ها، اکثریت قاطع شهروندان کانادایی مخالف پیوستن به ایالات متحده هستند و در میان آمریکایی‌ها نیز این ایده چندان مورد حمایت قرار ندارد. از سوی دیگر، با توجه به چالش‌های سیاسی و تنش‌های موجود در ایالات متحده، ترکیب این دو کشور می‌تواند مشکلات داخلی بیشتری را به وجود آورد.
در نهایت، با وجود روابط دوستانه و همکاری‌های اقتصادی میان دو کشور، به نظر می‌رسد که حفظ استقلال کانادا و ایالات متحده و ادامه تعاملات بر مبنای تجارت آزاد و همسایگی مسالمت‌آمیز، بهترین راهکار برای هر دو کشور باشد.
