اخبار مهاجرت

روایت یک مهاجر: از معلمی در اکوادور تا فروشندگی لباس دست دوم در کانادا

پائولینا سایمون، در یک مقاله از زبان خودش در وب سایت سی‌بی‌سی نیوز درباره‌ زندگی جدید خود در شهر کلگری پس از مهاجرت از اکوادور می‌نویسد. او که پیش از این در اکوادور فیلمساز، روزنامه‌نگار، و معلم بوده است، اکنون در کانادا در یک فروشگاه لباس‌های دست دوم کار می‌کند.

پاولینا سایمون، ۴۲ ساله، دو سال پیش به همراه همسر و دو پسر نوجوان خود از اکوادور به کلگری کانادا مهاجرت کرد. هدف او و خانواده‌اش از این مهاجرت، فرار از وضعیت سیاسی نابسامان کشور خود و جستجوی فرصت‌های بهتر در کانادا بود.

سایمون در این یادداشت شخصی خود از چالش‌های مهاجرت، ترک شغل و هویت قبلی و تلاش برای شروع دوباره زندگی در یک کشور جدید می‌گوید. او در توصیف روزهای اول کار در فروشگاه لباس‌های دست دوم، از سختی‌های جسمی و روحی این شغل جدید سخن می‌گوید. با این حال، او تاکید می‌کند که با وجود تمام مشکلات، امیدوار است و تلاش می‌کند تا با شرایط جدید کنار بیاید.

Two boys wearing face masks stand by luggage trolleys stacked with suitcases.
سایمون با شوهر و دو پسرش، نیل هشت ساله و الیاس 10 ساله در آگست 2022 وارد کلگری شد.

پاولینا سایمون حالا در کلگری کانادا، مشغول مرتب کردن کفش‌های دست دوم اهدایی در یک فروشگاه لباس‌های دست دوم است. این کار، دنیای دور از انتظار اوست؛ دنیایی که در آن، هر جفت کفش روایتی از زندگی گذشته‌ صاحبش را در خود دارد. چکمه‌های گلی، پاشنه‌ بلند‌های رها شده، همه حکایت از مسیرهایی دارند که مردم طی کرده‌اند.

پاولینا و خانواده‌اش، با امید به آینده‌ای بهتر، به کانادا مهاجرت کردند. اما واقعیت با رویاهایشان متفاوت بود. او که زمانی یک فیلم‌ساز مستند و معلم فیلمنامه‌نویسی بود، حالا در جستجوی شغلی ساده است. سال‌ها تجربه و دانش او در کشوری جدید، ارزشی چندان ندارد.

در این محیط جدید، پاولینا با طیف وسیعی از اشیاء روبرو می‌شود؛ اشیایی که صاحبانشان دیگر به آن‌ها نیازی ندارند. او متوجه شده است که اهدا کردن، صرفاً یک عمل خیرخواهانه نیست، بلکه می‌تواند نمادی از رها کردن گذشته و آغاز یک فصل جدید باشد.

Two photos. One of a woman in the foreground with several young adults behind her, and the second of a hand autographing a book.
سایمون شغل خود را به عنوان معلم فیلمنامه نویسی به دانش آموزان و زندگی خود به عنوان نویسنده رها کرد. او یک کتاب اتوبیوگرافی نیز در سال 2019 منتشر کرد.

کار در فروشگاه دست دوم، برای پاولینا چالش‌های جسمی و روحی بسیاری به همراه دارد. او با درد مفاصل، آلرژی و خستگی دست و پنجه نرم می‌کند. اما همچنان امیدوار است. او در میان انبوهی از وسایل، گاهی اوقات اشیایی پیدا می‌کند که برایش یادآور گذشته هستند و به او حس نزدیکی با وطن می‌دهند.

با گذشت زمان، پاولینا به این نتیجه می‌رسد که هویت او فراتر از شغل و دستاوردهایش است. او در این محیط جدید، فرصت پیدا می‌کند تا خود را بشناسد و به ارزش‌های انسانی دیگری دست یابد. او یاد می‌گیرد که با سختی‌ها روبرو شود، با دیگران همدلی کند و از زندگی لذت ببرد.

این داستان، روایتی از مهاجرت، تغییر و جستجوی معناست. پاولینا، با وجود تمام دشواری‌ها، همچنان به آینده امیدوار است. او درمی‌یابد که حتی در ساده‌ترین کارها نیز می‌توان معنا و ارزش پیدا کرد.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا