منابع آبی کانادا؛ رؤیایی دیرینه آمریکا

تمایل ایالات متحده به منابع آبی کانادا، مسئلهای نگرانکننده و در عین حال نه چندان جدید است. در تازهترین تحولات، دولت آمریکا مذاکرات مربوط به معاهده رودخانه کلمبیا—یکی از توافقات کلیدی دو کشور در زمینه مدیریت منابع آبی—را متوقف کرده است.
افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی، همراه با تقاضای فزایندهای که از عرضهای محدودتر در سایه تغییرات اقلیمی پیشی گرفته، تهدیدی قریبالوقوع و کاملاً واقعی را متوجه کانادا ساخته است.
ناواپا؛ پروژهای که هرگز نمیمیرد
یکی از طرحهای جنجالی و متروکهای که همواره در مقاطع مختلف تاریخ دوباره مطرح شده، پیمان آب و نیروی آمریکای شمالی (NAWAPA) است. این پروژه که در دهه ۱۹۵۰ توسط سپاه مهندسان ارتش ایالات متحده مطرح شد، به پروژهای موسوم به «زامبی» تبدیل گشته—طرحی که هیچگاه بهطور کامل از بین نرفته و همواره در پسِ پرده سیاست و اقتصاد زنده نگاه داشته شده است.
این طرح ۸۰ میلیارد دلاری، شامل احداث ۳۶۹ سازه عظیم به منظور انتقال آب از رودخانههای یوکان، لیارد و پیس از طریق مسیری در امتداد رشتهکوههای راکی بود. این مسیر، آلاسکا را به حوضههای رودخانههای میسیسیپی و کلرادو و همچنین استان آلبرتا را به دریاچههای بزرگ متصل میکرد.
هدف این پروژه، انتقال حجم وسیعی از آب از شمالی که «سرشار از آب» تلقی میشد، به مناطق کشاورزی جنوب که از کمآبی رنج میبردند، بود. مارک رایزنر، نویسنده آمریکایی و فعال محیط زیست که اثر ماندگار صحرای کادیلاک (Cadillac Deser) را درباره مدیریت آب در ایالات متحده نگاشته است، تخمین زده که این پروژه به نیرویی معادل «شش نیروگاه هستهای» برای پمپاژ آب از میان کوههای راکی نیاز داشت.
در نگاه نخست، این طرح ممکن است شبیه داستانی علمی-تخیلی به نظر برسد، اما در واقع تهدیدی کاملاً واقعی برای امنیت منابع آبی کانادا محسوب میشود.
مقاومت همیشگی کانادا در برابر طرحهای انتقال آب
دههها پیش، کانادا صرفاً مانعی در برابر چنین طرحهایی محسوب میشد. از دیدگاه آمریکا، مزایای این پروژه کاملاً واضح بود: تضمین امنیت منابع آبی و برتری کشاورزی ایالات متحده در غرب میانه، همراه با تولید عظیم انرژی برقآبی.
با این حال، پروژه NAWAPA، برخی از بکرترین و حساسترین مناطق زیستمحیطی آمریکای شمالی را تهدید میکرد.
این طرح، تأثیری عمیق بر جوامع بومی، زیستگاههای طبیعی و حیات وحش داشت و در صورت اجرا، چهره طبیعت بکر راکی را تغییر داده و مسیر را برای تجارت بینالمللی آب باز میکرد. اما در آن زمان، تمایل چندانی در میان مردم و سیاستمداران کانادایی برای پذیرش آن وجود نداشت.
نیاز ایالات متحده به منابع آبی، همواره بیشتر از نیاز کانادا بوده است؛ این موضوع ناشی از جمعیت و قدرت صنعتی برتر آمریکا است. از دیدگاه آمریکاییها، دلایل کانادا برای حفظ آبهای خود چندان موجه نیست.
پروژه NAWAPA همیشه از نظر سیاسی در منطقهای خاکستری قرار داشته است. آب، بهطور سنتی از شمول معاهدات تجارت آزاد مستثنا شده و موضوع صادرات آب، در داخل کانادا همواره محل اختلاف نظر بوده است. دولت کانادا در گذشته نیز تمایلی به مذاکره در این زمینه نداشت و این پروژه را غیرعملی میدانست. اما در دورههایی، تغییراتی در سیاستهای دولت کانادا مشاهده شد. با این حال، در سال ۲۰۲۵، مقامات کانادایی بار دیگر مخالفت قاطعانه خود را با این پروژه اعلام کردهاند.
هرچند NAWAPA از دهه ۱۹۷۰ دیگر بهطور جدی مطرح نشده است، اما گمانهزنیها درباره زنده بودن آن همچنان ادامه دارد.
دولت ترامپ و احیای مجدد ایده انتقال آب
بحث درباره پروژه NAWAPA، بهتازگی و همزمان با ساخت سد سایت C توسط BC Hydro بار دیگر مطرح شده است. این سد میتواند امکان انتقال آب را از شرق راکی به جنوب، حتی تا ایالت تگزاس، فراهم کند.
چند اقدام دولت ترامپ نیز شباهتهایی به روزهای آغازین NAWAPA داشته است. در سال ۲۰۱۸، یادداشت تفاهمی به وزیر کشور ایالات متحده اختیار داد تا آب بیشتری را برای مناطق خشک غرب میانه تأمین کند.
اندکی بعد، مذاکرات پیرامون معاهده رودخانه کلمبیا میان کانادا و آمریکا آغاز شد. هدف این مذاکرات، بهینهسازی تولید انرژی در آمریکا از طریق ذخیرهسازی آب در خاک کانادا بود، حتی اگر این امر خطر وقوع سیل در کانادا را افزایش میداد.

در آن زمان، نگرانیهای زیادی درباره حفظ گونههای ماهی، حقوق آبی جوامع بومی و تخصیص منابع آبی برای زیستگاههای طبیعی مطرح شد. با این حال، در سال ۲۰۲۰، ترامپ با صدور یک دستور اجرایی برای مدرنسازی مدیریت منابع آبی آمریکا، بر اهمیت تسریع فرآیندها و افزایش ذخیرهسازی آب تأکید کرد.
تضعیف معاهده آبهای مرزی؟
یکی از اقداماتی که نشاندهنده رویکرد دولت ترامپ نسبت به مسئله آب بود، دستور اجرایی «مردم را بر ماهیان مقدم بدانیم» است. این دستور، صراحتاً رویکرد آمریکا را در مورد مسائل مربوط به رودخانه کلمبیا تغییر داده و تردیدهایی جدی درباره امکان تصویب توافقنامهای که در دوره بایدن بر سر آن مذاکره شده بود، ایجاد کرده است.
همچنین، دستور اجرایی «آزادسازی انرژی آمریکا»، دخالت آشکار دولت ترامپ را در مدیریت منابع طبیعی نشان میدهد. این دستور، قوانین ملی حفاظت محیط زیست را نادیده گرفته و اولویت را به تأمین آب و انرژی برای مردم، بدون توجه به پیامدهای زیستمحیطی آن، داده است.
برای کانادا، این امر پیامدهای مهمی برای معاهده آبهای مرزی ۱۹۰۹ دارد، معاهدهای که چارچوب مدیریت مشترک منابع آبی در امتداد مرز کانادا و آمریکا را مشخص میکند. این معاهده، در برخی موارد، به کانادا اجازه میدهد آب را از جریان ورود به خاک آمریکا منحرف یا متوقف کند. با این حال، چنین اقدامی میتواند مستقیماً ناقض دستور اجرایی جدید ترامپ باشد.