سیاسی

نگرانی بزرگ کانادا: جنگ داخلی در آمریکا!

در پی برگزاری نشست سران گروه هفت در ایتالیا این هفته، جاستین ترودو نخست‌وزیر کانادا و جو بایدن رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا با یکدیگر دیدار خواهند کرد. احتمالا ترودو از بایدن نخواهد پرسید که آیا ایالات متحده در چند سال آینده در معرض جنگ داخلی قرار خواهد گرفت یا خیر.

با این حال، یک اندیشکدۀ نه چندان شناخته شده با نام «افق‌های سیاست‌گذاری کانادا» Policy Horizons Canada وابسته به دولت ترودو در حال بررسی این سوال است. در گزارشی با عنوان «اختلالات در افق» (Disruptions on the Horizon) که در بهار امسال منتشر شد، سناریوی جنگ داخلی آمریکا را به‌عنوان وضعیتی که اتاوا باید برای آن آماده شود، پیشنهاد کرده است.

این فرضیه در میانه یک سند 37 صفحه‌ای و با 15 کلمه مختصر و مفید بیان شده است: «شکاف‌های ایدئولوژیک، فرسایش دموکراسی و ناآرامی‌های داخلی در ایالات متحده تشدید می‌شوند و کشور را به جنگ داخلی می‌کشانند.»

این امر بسیار نگران‌کننده است که همسایه نزدیک شما درباره احتمال خشونت شدید در خانه شما نگران باشد.

پس از انتخابات 2016، پیش‌بینی‌های آخرالزمانی درباره سیاست‌های آمریکا در دوران ترامپ کم نبوده است. از سازمان‌های غیرانتفاعی چپ‌گرا گرفته تا مشاوران سیاسی و دانشگاهیان، بسیاری به بررسی و سناریوسازی درباره دفاع از دموکراسی پرداخته‌اند. در عمل، بسیاری از این پیش‌بینی‌ها به تخمین‌های افراطی ختم شده‌اند. یک مثال در سال 2020 شامل شبیه‌سازی جنگی بود که در آن بایدن و هم‌پیمانانش کل ایالات‌های ساحل غربی را تشویق به جدایی از ایالت‌های متحده کردند.

گزارش افق‌های سیاست‌گذاری کانادا اما متفاوت به نظر می‌رسید: این گزارش نه یک داستان علمی‌ تخیلی تیره دیستوپیایی از حامیان یا مخالفان آمریکایی، بلکه روایتی از یک دولت دوست است که در حال بررسی سناریوی فروپاشی ملی آمریکا است.

جان مک‌آرتور، یکی از دانشمندان موسسه بروکینگز که در کمیته هدایت افق‌های سیاست‌گذاری کانادا حضور دارد، می‌گوید که توصیف جنگ داخلی آمریکا در این گزارش ممکن است بیشتر نشان‌دهنده عمق نگرانی‌های کانادایی‌ها درباره سیاست‌های آمریکا باشد تا یک نگرانی واقعی از جنگ داخلی به سبک 1861.

مک‌آرتور، که به نمایندگی از خودش و نه اندیشکده افق‌های سیاست‌گذاری صحبت می‌کرد، تأکید کرد که ظهور محافظه‌کاری و انزواطلبی آمریکا در دوران ترامپ، روان‌شناسی کانادایی‌ها را به هم ریخته و روابط اقتصادی قدیمی را بر هم زده است. سیاست‌ها و رفتار شخصی ترامپ نسبت به کانادا، از جمله بدرفتاری او با ترودو پس از نشست G7 در کبک در سال 2018، آثار دردناکی به جا گذاشته است.

وی گفت: «هر گونه اختلال در نزدیک‌ترین رابطه حاکمیتی شما در جهان، هر گونه اختلال در آن کشور، نگرانی عمیقی برای هر دیدگاه کانادایی است.»

کاترین بودری، استاد دانشگاه پلی‌تکنیک مونترال که در ماه می گزارش را در یک پَنل افق‌های سیاست‌گذاری تحلیل کرد، بیشتر تردید داشت.

بودری معتقد است که ارزش گزارش «اختلالات» در این است که شبکه‌ای از رویدادهای فرضی را مطرح می‌کند که کانادا باید برای آن‌ها آماده شود، تا کارشناسان و مسئولان ببینند چگونه این رویدادها به یکدیگر مرتبط هستند و چگونه رسیدگی به یک سناریو می‌تواند به رفع سناریوهای دیگر کمک کند.

بسیاری از سناریوهای مطرح شده در این گزارش، به فوریت تسلط بر فناوری‌های جدید اشاره دارند: «برای مثال، تهدید حملات سایبری که زیرساخت‌های حیاتی را فلج می‌کنند یا خدمات اضطراری که به نقطه فروپاشی می‌رسند.»

اما کاربرد عملی سناریوی جنگ داخلی آمریکا به این وضوح نیست.

بیشتر سناریوهای جنگ‌های داخلی معاصر، مانند یمن یا سودان، برای ایالات متحده قابل تعمیم نیستند. آن‌ها شامل دولت‌های ضعیف در کشورهای فقیری هستند، که اغلب با دخالت‌های بی‌ثبات‌کننده از سوی رژیم‌های همسایه وارد جنگ داخلی می‌شوند.

یک سناریوی معتبر برای جنگ داخلی در آمریکا وجود دارد که نه از گذشته دور (1861) و نه از دوردست (سودان و یمن) گرفته شده، بلکه از یک مثال نزدیک و اخیر و آن هم خود کانادا آمده است.

نبرد جدایی‌طلبی کبک در دهه 1960 یک جنگ داخلی تمام عیار نبود، اما حمله خشونت‌آمیز به دولت توسط شبه‌نظامیان منطقه‌ای بود که معتقد بودند نظام فدرال به شیوه‌های غیرقابل قبولی تغییر کرده است. نزدیک به یک دهه بمب‌گذاری، سرقت و آدم‌ربایی به بحران اکتبر 1970 منجر شد، زمانی که جدایی‌طلبان کبک معاون نخست‌وزیر استان، پی‌یر لاپورت، را ربوده و کشتند.

بحران اکتبر 1970 یک رویداد مهم در تاریخ کانادا بود که با ربودن دو مقام دولتی توسط جبهه آزادی‌بخش کبک (FLQ)، یک گروه جدایی طلب رادیکال آغاز شد. در پاسخ به این بحران، نخست وزیر پیر ترودو قانون اقدامات جنگی را مورد استناد قرار داد که آزادی‌های مدنی را به حال تعلیق در می‌آورد و به دولت اختیارات اضطراری می‌داد. این بحران در نهایت منجر به استقرار نیروهای مسلح کانادا در کبک و دستگیری صدها نفر مظنون به ارتباط با جبهه آزادی‌بخش کبک شد.

این دوره‌ای از درگیری‌های شدید و خشونت‌بار داخلی بود و در دنیای پس از 6 ژانویه و حمله به ساختمان گنگره توسط حامیان ترامپ، تصور یک اتفاق مشابه در ایالات متحده، گمانه‌زنی چندان غیر منطقی‌ای نیست. ایالات متحده کشوری به شدت مسلح با نظام فدرالی متنازع و هویت‌های قوی ایالتی است. برخی از ایالت‌ها، مانند تگزاس و کالیفرنیا، تقریباً موجودیت‌های ملی خود را دارند. بخش بزرگی از کشور آمریکا مطمئناً از رئیس‌جمهور بعدی متنفر خواهد بود و احتمالاً حداقل یک اقلیت بزرگ آن را نامشروع تلقی خواهد کرد.

تصور این مجموعه شرایط که احتمالاً منجر به بحران اکتبر آمریکا می‌شود، نیاز به قدرت تخیل خلاق ندارد.

آیا این فکر به ذهن جاستین ترودو خطور کرده است؟ نخست‌وزیری وی خود میراثی از دوره ناآرامی است: «پیر ترودو تا حدی با سرکوب قاطع شبه‌نظامیان کبک بود که به یک چهره غالب در سیاست مدرن کانادا تبدیل شد: رهبری که می‌تواند یک سلسله بنیان‌گذاری کند.»

جاستین ترودو ممکن است نیازی به یک اندیشکده نداشته باشد تا به او بگوید که خشم جوشان در آمریکا، تهدیدی برای ثبات آمریکای شمالی است.

اما او پدرش نیست و این بحران در کانادا نیست. آن‌ها همسایه و ناظر هستند و فعلاً نقش دیگری دارند: فقط نظاره‌گر هستند.

برگردان مقاله ای با همین عنوان از پلیتیکو

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا