سیاسی

چرا روابط کانادا و آمریکا دیگر هرگز عادی نخواهد شد؟

در شرایط کنونی، تهدیدات مکرر و شدید از سوی همسایه بزرگتر کانادا، ایالات متحده، به یک بحران ملی تبدیل شده است. این تهدیدات به طور مستقیم به اقتصاد، قلمرو و حاکمیت کانادا مربوط می‌شوند و ضرورت واکنش قاطعانه و استراتژی‌های جدید برای مقابله با آن‌ها را بیشتر از هر زمان دیگری نمایان کرده‌اند.

این وضعیت به گونه‌ای است که بسیاری از تحلیلگران به شباهت آن با داستان «سالار مگس‌ها» اثر ویلیام گولدینگ اشاره دارند، جایی که در آن، تهدیدات و رفتارهای نادرست یک فرد یا گروه می‌تواند به بحرانی جهانی تبدیل شود. به گفته برخی منتقدان، این تهدیدات را می‌توان تنها نشانه‌ای از خودبرتر بینی یا اغراق دانست، اما واقعیت این است که این تهدیدات از یک قدرت واقعی ناشی می‌شوند و نادیده گرفتن آن‌ها، تنها خود را در معرض خطر بیشتر قرار دادن است.

کانادا باید تصمیم بگیرد که آیا به عنوان یک ملت جدی و مسئول عمل خواهد کرد یا نه. استراتژی‌های کنونی مبتنی بر پاسخ به تهدیدات از طریق اقدامات تلافی‌جویانه و تقابل‌های تجاری به هیچ‌وجه راه‌حل درستی نیست. تلاش برای راضی کردن یا پاسخ به درخواست‌های مبهم و غیر منطقی همچون مقابله به مثل در برابر تعرفه‌های ظالمانه تنها موجب ادامه بحران خواهد شد.

این تهدیدات تنها از سوی رهبری ایالات متحده و شخص «جک» (شخصیت خودخواه و سطله جو در رمان سالار مگس ها) مطرح نمی‌شوند، بلکه نتیجه یک تغییر سیستماتیک و فزاینده در نگرش‌ها و سیاست‌های جهانی هستند. رهبری ایالات متحده به ویژه از پایان جنگ جهانی دوم به این سو، بسیاری از مشکلات اقتصادی خود را به سایر کشورها از جمله کانادا نسبت می‌دهد. بنابراین، راه‌حل‌های آن‌ها در تلاش برای بازسازی نظام جهانی به نفع خودشان، می‌تواند خطرات جدی برای امنیت و ثبات جهانی به همراه داشته باشد.

کانادا اکنون در وضعیتی حساس قرار دارد که نیاز به درک و اقدام سریع دارد. همان‌طور که در تاریخ کشورمان بارها شاهد بوده‌ایم، در دوره‌های حساس و بحرانی، کشورهایی مانند کانادا ممکن است به طور ناخودآگاه به ابزارهای قدرت‌های بزرگ تبدیل شوند. ما اکنون باید تصمیم بگیریم که آیا به وابستگی تاریخی خود به ایالات متحده ادامه خواهیم داد یا آن را کنار می‌گذاریم و برای آینده‌ای مستقل‌تر برنامه‌ریزی می‌کنیم.

در این شرایط، عدم وجود یک استراتژی قوی و هماهنگ در داخل کشور می‌تواند به رفتارهای خود تخریبی منجر شود. این وضعیت مشابه به یک شریک آزار دیده است که همچنان امیدوار است بتواند رابطه را نجات دهد، در حالی که باید از آن عبور کند.

در برابر این تهدیدات و ابهامات، کانادا باید از اقدامات تدافعی و پاسخ‌های تدریجی دوری کند و به جای آن، تصمیمات قاطعانه اتخاذ کند. یکی از این اقدامات ممکن است شامل قطع منابع حیاتی چون نفت، گاز، برق و سایر منابع مهم کشور باشد. همچنین کانادا باید سایر متحدان خود را که در حاشیه قرار دارند متقاعد کند که خطراتی که اکنون با آن روبه‌رو هستیم، برای همه آن‌ها نیز وجود دارد.

در عین حال اگرچه روابط اقتصادی و تجاری میان دو کشور به قدری عمیق است که به سادگی نمی‌توان آن‌ها را قطع کرد، اما تهدیدات ترامپ می‌تواند منجر به تغییرات و گسل های قابل توجهی در روابط مردمی و سیاسی دو کشور شود. مردم کانادا ممکن است بیشتر به کشورخود افتخار کنند و از سیاست‌های ایالات متحده دوری جویند، که این احساس می‌تواند در بلندمدت بر تصمیمات اقتصادی و تجاری تأثیر بگذارد و کانادا را به‌سوی تنوع‌سازی روابط با دیگر کشورهای جهان سوق دهد.

در نهایت، روابط کانادا و ایالات متحده ممکن است هرگز به حالت کاملاً عادی برنگردد. دولت کانادا ممکن است در پی تقویت موقعیت خود در عرصه جهانی، از روابط خود با ایالات متحده فاصله بگیرد و به‌سوی سیاست‌های مستقل‌تری حرکت کند. اما با وجود تهدیدات و تحولات جدید، کانادا هنوز به دلیل پیوندهای عمیق اقتصادی و امنیتی به‌طور غیرمستقیم به همکاری‌های خود با ایالات متحده نیاز خواهد داشت. این در حالی است که دیگر روابط میان دو کشور با همان اعتماد و آرامش گذشته ادامه نخواهد یافت، و ممکن است کانادا به سمت تنوع‌سازی در سیاست خارجی خود حرکت کند تا قدرت‌های دیگر را در استراتژی‌های خود دخیل کند و از تهدیدات بیشتری جلوگیری کند.

این بحران تنها به کانادا و غرور ملی کانادا مربوط نمی‌شود، بلکه مسأله‌ای جهانی است. ما باید هر چه سریعتر اقدام کنیم تا مانع از آن شویم که «جک» قبل از اینکه همه چیز را نابود کند، به هدف خود برسد.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا