چهار سناریوی پیش روی کانادا در دنیای ترامپی

از بازیهای هاکی تا نظرات مطرح شده در برنامه طنز Saturday Night Live کانادا به طور فزایندهای بر تهدیدهای مستقیم رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، علیه حاکمیت ملی خود متمرکز شده است.
زمینه ماجرا اهمیت دارد. این رویدادها در کنار رأی اخیر ایالات متحده همراه با روسیه در سازمان ملل و توقف کمکها به اوکراین، به طرز خاصی نگرانکننده هستند. هرچند این کمکها پس از پذیرش پیشنهاد آتشبس ۳۰ روزه آمریکا از سوی اوکراین مجدداً آغاز شد، اما ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، ظاهراً در حال بازی دادن ترامپ به ضرر منافع اوکراین است.
با توجه به این اتفاقات، کاناداییها به درستی نگران هستند که بزرگترین تهدید امنیتی آنها اکنون از سوی نزدیکترین همسایهشان، ایالات متحده، نشأت میگیرد.
ترس از تهاجم آمریکا
برنامهریزی امنیتی کانادا همواره بر این فرض استوار بوده که آمریکا در تأمین امنیت قارهای مشارکت خواهد داشت. کانادا هرگز نگران این نبود که ایالات متحده موشکهای هستهای خود را به سمت اهدافی در کانادا نشانه بگیرد یا اینکه نیروهای مستقر در پادگان فورت درام در ایالت نیویورک آماده تصرف اتاوا باشند.
با این حال، نیویورک تایمز گزارش داده که دولت ترامپ در حال بررسی معاهدهی ۱۹۰۸ درباره مرز دو کشور است. ترامپ در کنار آن، تعرفههایی تقریباً بر تمام کالاهای صادراتی کانادا به ایالات متحده اعمال کرده است.
در همین حال، کریستی نوم، وزیر امنیت داخلی آمریکا، اخیراً در کتابخانه معروفی که در مرز ورمانت و کبک قرار دارد، پایش را از خط مرزی فراتر نهاده و کانادا را به سخره گرفت و آن را ایالات 51ام آمریکا خواند. همچنین، در مجلس نمایندگان آمریکا، یک دموکرات به نام ست مگزینر لایحهای را معرفی کرده که از تخصیص بودجه وزارت دفاع ایالات متحده برای تهاجم به گرینلند یا کانادا جلوگیری میکند.
چنین رفتارهایی کاناداییها را عمیقاً نگران کرده که آیا این تهدیدهای آمریکایی واقعی هستند یا صرفاً بخشی از تاکتیکهای مشهور ترامپ در «هنر معامله» محسوب میشوند.
افزایش حس وطنپرستی در کانادا
در حال حاضر، احساسات میهنپرستانه در کانادا به شدت افزایش یافته و این موضوع بر سیاست داخلی و الگوهای خرید مصرفکنندگان تأثیر گذاشته است.
اما اینکه این حس میهنپرستی تا چه اندازه در برابر فشارهای سخت آمریکا دوام خواهد آورد، هنوز مشخص نیست.
لازم به ذکر است که موج اولیه همبستگی «همه ما در کنار هم هستیم» در دوران پاندمی کووید ۱۹ نیز نتوانست به طور کامل در برابر فشارها مقاومت کند.
چهار سناریو پیش روی کانادا
برنامهریزی بر اساس سناریو در دهه ۱۹۷۰ توسط شرکت نفتی شل مشهور شد. این شرکت با ارزیابی دقیق تغییرات بازار بینالمللی نفت توانست برای شوکهای نفتی آن دهه که توسط سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) ایجاد شد، آماده شود.
برنامهریزی بر اساس سناریو به معنای پیشبینی آینده نیست، بلکه به معنای بررسی سناریوهای احتمالی و درک چالشهایی است که این سناریوها ممکن است برای شیوه زندگی فعلی مردم کانادا ایجاد کنند.
با در نظر گرفتن دو محور—یکی میزان خصومت آمریکا با کانادا و دیگری میزان تعهد کانادا به بقا و استقلال خود—میتوان چهار وضعیت ممکن را متصور شد:
سناریوی اول
اگر خصومت آمریکا نسبت به کانادا و تعهد کانادا به استقلال خود هر دو کشور پایین باشد: در این حالت، «همهچیز طبق روال عادی» پیش میرود. کانادا همچنان به تأمین نیازهای بازار آمریکا ادامه خواهد داد، در حالی که ایالات متحده بهترین توافقهای تجاری ممکن را از کانادا به دست می آورد.
سناریوی دوم
اگر خصومت آمریکا به کانادا و تعهد کانادا به بقای خود بالا باشد: در این سناریو، ایالات متحده فراتر از تعرفهها رفته و کانادا را از سیستم مالی جهانی منزوی میکند. بانکهای کانادایی ممکن است از تعامل با بانکهای آمریکایی منع شوند و آمریکا از سیستم سوئیفت بخواهد که کانادا را از دسترسی به بانکداری بینالمللی محروم کند.
اگر کانادا تسلیم این فشارها نشود، ممکن است به وضعیت مشابه کوبا دچار شود که از سال ۱۹۵۸ تاکنون تحت تحریم تجاری کامل ایالات متحده قرار دارد. در این حالت، کانادا از نظر بینالمللی منزوی و از نظر اقتصادی فقیر خواهد شد و مجبور میشود برای بقای خود به دنبال متحدانی در خارج از آمریکا باشد و با کنترل شدید خروج سرمایه مقابله کند.
سناریوی سوم
اگر تعهد کانادا به مقاومت پایین و خصومت آمریکا نسبت به کانادا بالا باشد: این وضعیت، کانادا را در موقعیتی مشابه بلاروس نسبت به روسیه قرار میدهد.
بلاروس به شدت به روسیه وابسته است و در سیاست خارجی و دفاعی تقریباً هیچ اختیاری ندارد. با این حال، احتمال تبدیل کانادا به ایالت پنجاه و یکم ایالات متحده بسیار کم است، زیرا ورود ۴۰ میلیون رأیدهنده کانادایی که عمدتاً لیبرالتر از آمریکاییها هستند، نتایج انتخاباتی آمریکا را به ضرر جمهوریخواهان تغییر میدهد.
سناریوی چهارم
اگر کانادا در برابر فشارها مقاومت کند اما آمریکا سطحی از استقلال آن را تحمل کند: در این سناریو، وضعیت کانادا مشابه رابطه فنلاند با اتحاد جماهیر شوروی در دوران جنگ سرد خواهد بود.
در طول جنگ سرد، شوروی تأثیر قابل توجهی بر سیاست داخلی و خارجی فنلاند داشت و سیاستمداران فنلاندی به شدت مراقب بودند که از تحریک شوروی اجتناب کنند. این رابطه با اصطلاح «فنلاندیزه شدن» (Finlandization) توصیف میشود، به این معنا که فنلاند سیاست خارجی خود را با منافع شوروی هماهنگ میکرد تا از تنش و اشغال نظامی جلوگیری کند.
کانادا همچنان روابط دیپلماتیک مستقلی خواهد داشت، اما باید بسیار محتاط باشد تا وارد هیچ اتحاد یا توافقی نشود که باعث خشم آمریکا شود. هرگونه احتمال عضویت کانادا در اتحادیهی اروپا نیز منتفی خواهد بود.
سناریوهای دیگر
این چهار مدل تمام نتایج احتمالی را شامل نمی شود. به عنوان مثال، امکان استفاده از نیروی نظامی علیه کانادا نیز باید در نظر گرفته شود.
تهاجم مستقیم بعید است، اما عملیاتهای ممانعت از کشتی رانی آزاد کانادا در گذرگاه شمال غربی قطعی به نظر میرسد.
در چارچوب تلاش جدید برای تأمین امنیت قطب شمال آمریکای شمالی، احتمال اشغال یک یا چند جزیره از مجمعالجزایر شمالی کانادا نیز وجود دارد.
واکنش بازارهای مالی ایالات متحده ممکن است مانعی برای برنامههای ترامپ ایجاد کند. اما اگر ترامپ به اندازه دیوار مرزی با مکزیک، روی الحاق کانادا تمرکز داشته باشد، ممکن است دولت او حاضر باشد سقوط بازارهای مالی و فشارهای سیاسی را تحمل کند.
واکنش داخلی در ایالات متحده نیز نامشخص است. آمریکاییها آگاهی اندکی از مسائل بینالمللی دارند و اطلاعات کمی درباره کانادا دارند. بسیاری از آنها روایتهای ترامپ درباره تعرفهها، فنتانیل و دیگر بهانهها برای اعمال سیاستهای سختگیرانه علیه کانادا را باور دارند.
اما اگر اوضاع میان آمریکا و کانادا به شدت بحرانی شود، میزان بیرحمی لازم برای الحاق کانادا ممکن است آمریکاییها را از بیتفاوتی خارج کند.
در حال حاضر، نظرسنجیها نشان میدهند که اکثر آمریکاییها با ادغام کانادا و ایالات متحده مخالفاند. اما مشخص نیست که این وضعیت در آینده تغییر خواهد کرد یا نه.
افزایش احساسات میهنپرستانه در کانادا نشاندهنده تعهد قوی این کشور به بقای ملی خود است. با این حال، این تعهد هنوز کاملاً مورد آزمایش قرار نگرفته است.
کاناداییها باید در نظر داشته باشند که اگر ترامپ در این تهدیدات جدی باشد و نهادهای آمریکایی با او همراه شوند، گزینههای کانادا ممکن است به انتخاب بین مدل کوبا یا بلاروس محدود شود.