چگونه راست افراطی در کانادا در حال تکامل و رشد است؟
در اوایل سال 2022، هزاران کانادایی به عنوان بخشی از «کاروان به اصطلاح آزادی» در اعتراض به محدودیتهای دولت مربوط به پاندمی کووید، به اتاوا آمدند و خیابانهای این شهر را به تصرف خود درآوردند. بسیاری از این افراد با اختیارات دولت در اعمال قرنطینه، الزام به ماسکزنی و واکسیناسیون مخالف بودند.
خواسته یا ناخواسته، آنها همچنین در یک تلاش گسترده ارتباطی از سوی گروهها و افراد مختلف در راست افراطی شرکت میکردند.
کتاب جدید ما در مورد راست افراطی در کانادا، The Great Right North، نشان میدهد که رویدادهایی مانند کاروان آزادی نشان دهنده این است که راست افراطی به کجا میرود، چگونه نیرو جذب میکند، چگونه در داخل و با کاناداییها در کل ارتباط برقرار میکند، و چگونه در گفتمان سیاسی ملی در حال پیشرفت است.
از نظر تاریخی، کانادا همیشه دارای چند گروه راست افراطی فعال بوده است، از جمله کوکلاکسکلان در دهه 1920 و نازیها و فاشیستها قبل از جنگ جهانی دوم.
کانادا همچنین شاهد تلاشهای نیمهموفق مختلف برای فدرالسازی تشکلهای کوچکتر در طول دهه 1980 و در دهه 1990، تحت چتر جبهه میراث بود که مشخص شد که توسط یک عامل «سازمان اطلاعات امنیت کانادا» تأسیس و رهبری میشد.
اما این مربوط به آن موقع بود. اکنون، راست افراطی استراتژی متفاوتی دارد.
راست افراطی در حال تکامل
با الهام از اسلام هراسی گسترده پس از حملات 11 سپتامبر، گروههای قدیمی و جدید، تأثیرگذاران و ایدئولوگها شروع به آمیختن روایات خود با نگرانیهای عمومی گستردهتر کردهاند.
گروههای راست افراطی جدید و در حال رشد مانند Pegida Canada، La Meute و دیگران، با دهها هزار پیرو ظهور کردهاند. در کنار کاناداییهای عادی که نگران امنیت ملی، هویت و توانایی کشور در استقبال مؤثر از موج مهاجران هستند، تبلیغکنندگان راست افراطی با ایدئولوژیهای برتریطلبی سفیدپوستان، در حال بافتن توطئههای خود هستند.
امروزه، این دیدگاهها اغلب از طریق یک گفتمان قابل توجیه پخش میشوند و نمادها و زبان نسل قبلی افراطگرایان را پشت سر میگذارند و ظاهری پوپولیستی و معمولی را اتخاذ میکنند.
پاندمی کووید 19 بیشتر به عنوان بستری برای انتشار تئوریهای توطئه جهانی و پرورش تحقیر دولتها، رسانههای خبری، علم، افراد دارای نژاد و دیدگاههای متنوع و هر نوع گفتاری که ممکن است با گفتمان برتریگرایی سفیدپوستان راست افراطی در تضاد باشد، عمل کرد.
تصویر کامیونداران سختکوش و تاکید آنها بر آزادیهای فردی، جنبشی را به وجود آورد که توانست گروههای راست افراطی در سراسر جهان را الهام ببخشد.
این الهامگیری بهصورت آنلاین توسط افراد عادی که قطعاتی از اطلاعات را لایک کرده و به اشتراک میگذارند، منتشر میشود؛ بیآنکه لزوماً به معنای عمیقتر آن یا ارتباطش با گروههای افراطی پی ببرند. برخی از منابع اصلی این الهامگیری، تأثیرگذاران پرجنبوجوش و شناختهشدهای هستند که بهدقت موقعیت خود را بهعنوان چهرههای برجسته راست افراطی تقویت میکنند. برخی دیگر ایدئولوگهای قدیمیتری هستند که کتابخانههای کاملی از ادبیات نفرتانگیز را بهصورت آنلاین گردآوری و مدیریت میکنند.
این دیدگاهها معمولاً زیر نقاب گفتمانی خوشایندتر گاهی در قالب میمهای ظاهراً خندهدار پنهان میشوند. با این حال، آنها از طریق انتشار گسترده در حال نفوذ به فرهنگ سیاسی ما هستند. جریان مستمر این تبلیغات، اگرچه قربانیان مستقیم کمی دارد، اما تأثیر قابلتوجهی بر بحثهای عمومی پیرامون موضوعاتی همچون مهاجرت، امنیت و هویت میگذارد.
راست افراطی چگونه نیرو جذب میکند
پیشروی راست افراطی در روز روشن، در شرایطی رخ میدهد که راست افراطی با خوشحالی بر موج پوپولیسم، بحرانهای ژئوپلیتیکی، عدم اطمینان اقتصادی و احساس غفلت حاکم بر طبقات متوسط در اکثر کشورهای غربی میگذرد.
به عنوان بخشی از تحقیقات خود، با استخدامکنندگان فعال و عمدی که به دنبال افراد همفکر در مکانهای مختلف بودند، مصاحبه کردهایم، که به ما گفتند مستقیماً به نامزدهای احتمالی نزدیک میشوند، کالاهای ایدئولوژیکی خود را باز میکنند و منتظر واکنشها هستند. اما این نگران کننده ترین شکل استخدام نیست.
در تحقیقات خود متوجه شدیم که امروزه «جذب نیرو» به معنای اضافه کردن اعضا به گروهها فاشستی نیست. این در مورد افزودن طرفداران به یک جهانبینی است. افرادی که از یک مشکل سیاسی به مشکل دیگر میروند، در یک کهکشان بینهایت در حال تغییر از گروهها، ایدهها، مجادلات و مردمی که دائماً خود را با ظرایف ایدئولوژیک جدید، تمرکز ویژه بر مسائل گاه محرمانه، و تا جایی که میتوانند با رویدادهای جاری از نو اختراع میکنند.
در هرج و مرج عمومی، برخی از باورهای فراگیر و مشترک را میتوان یافت. اینکه دولت و نهادهای آن و نیز پایههای دموکراتیک جوامع غربی، فاسد، ضعیف و یا به شدت در برابر سوء مدیریت آسیبپذیر و ناکارآمد هستند. اینکه کاناداییهای سفیدپوست با جایگزینی و ناپدید شدن توسط نخبگان غیرسفیدپوست تهدید میشوند.
در نتیجه، قطبیسازی فرهنگی، قومی و اجتماعی دائماً برجسته میشود و به گونهای ارائه میشود که سرکوب گروههای مختلف را که خطرناک تلقی میشوند، توجیه میکند. اگرچه تعداد بسیار کمی از افراد به خشونت فیزیکی روی میآورند، اما به طور مداوم مشروعیت مییابد و اغلب زمانی که به عنوان کلید دستیابی به اهداف سیاسی توصیف، پیشنهاد یا انجام میشود، ستایش میشود.
هرکسی که به صورت آنلاین برای اطلاعات در مورد تقریباً هر موضوع اجتماعی یا سیاسی جستجو میکند، احتمالاً با کرمچاله روبرو میشود که به خلاءهای فکری در حوزه اطلاعاتی راست افراطی منتهی میشود. اینجا قلمرو اینسلها، برتری طلبان سفیدپوست، نئونازیها، ناسیونالیستهای مسیحی و امثالهم است.
علاوه بر دیدگاههای راست افراطی، این نهادها تقریباً هیچ وجه اشتراکی ندارند، به جز این اعتقاد که دسترسی به انجمنهای عمومی مختلف راهی قدرتمند برای جلب توجه عمومی و در نهایت تأیید جهانبینی آنها است.
این حوزه اطلاعاتی راست افراطی، یک سوپرمارکت عظیم از گروههای حمایتی است و زیرساخت قدرتمندی برای جذب ارگانیک است. این حوزه توسط گوروها و تأثیرگذاران و همچنین افراد عادی در گروههای گفتگو و اتاقهای چت هدایت میشود. این حوزه توسط پلتفرمهای دیجیتالی پیش رانده میشود که منطق عملیاتی آنها نه ترجیح اطلاعات باکیفیت، بلکه محتوایی است که بهتر میتواند تعامل را برانگیزد. یکی از محرکهای اصلی تعامل، جنجال است که تخصص راست افراطی است.
منبع