آیا کبک به سوی برگزاری یک همهپرسی استقلال دیگر میرود؟
ده سال پیش، ژان-فرانسیس لیزه رهبر سابق حزب پارتی کبکوآ پیشبینی کرده بود که جنبش استقلال کبک ممکن است دوباره جان بگیرد. او در سال ۲۰۱۵ گفته بود: «این جنبش میتواند دوباره به راه بیفتد اگر شرایط مناسب پیش آید. اما اینکه چه چیزی ممکن است آن را فعال کند، نمیتوانم بگویم.»
سه سال بعد، زمانی که لیزه به عنوان رهبر حزب جداییطلب کبکیها (پارتی کبکوآ/Parti Québécois) در انتخابات شرکت کرد، با شکست مواجه شد و حوزه انتخاباتی خود را از دست داد. در این انتخابات، حزب جدید و جوان «اتحاد آینده کبک» به رهبری فرانسوا لگو موفق به کسب قدرت شد و حزب کبکیها تنها تنها توانست ده کرسی را تصاحب کند.
انتخابات ۲۰۱۸ به طور گستردهای به عنوان نشانهای از این درک در نظر گرفته شد که جداییطلبی دیگر مسئلهای محوری در سیاست کبک نیست. نظرسنجیها همچنین پیشبینی کردند که روزهای حزب پارتی کبکوآ به شمارش افتاده است. رهبری استان به دست فردی افتاد که در گذشته طرفدار استقلال بود، اما حالا در رأس حزبی با گرایشهای ملیگرایانه و محافظهکارانه قرار داشت و وعده داده بود که رفراندومی در این زمینه برگزار نخواهد کرد. مردم کبک نیز با دادن اکثریت قاطع به او، به این تغییرات پاسخ مثبت دادند.
فرانسوا لگو پس از پیروزی خود گفت: «بسیاری از مردم کبک مسألهای را کنار گذاشتند که ۵۰ سال ما را تقسیم کرده بود.»
اما اکنون، در آستانه سیامین سالگرد رفراندوم دوم استقلال کبک (رفراندوم اول در سال ۱۹۸۰ برگزار شد)، به نظر میرسد که جریان سیاست در حال تغییر است. فرانسوا لگو، که اکنون پس از شش سال قدرت دچار افت محبوبیت شدید شده است، دیگر نمیتواند به راحتی بر کبک فرمانروایی کند و حزب پارتی کبکوآ، با رهبری جوان و کاریزماتیک، در نظرسنجیها برای بیش از یک سال در صدر قرار گرفته است.
با این حال، هنوز مشخص نیست که آیا این حزب قادر است جنبش استقلال قدیمی کبک را دوباره به حیات برساند یا خیر.
اگر انتخابات امروز برگزار میشد، نظرسنجیها نشان میدهند که حزب پارتی کبکوآ به راحتی میتواند اکثریت را به دست آورد. رهبر این حزب، پل سنت پیر پلاوندون، ۴۷ ساله و فارغالتحصیل آکسفورد، با انرژی جوانانهای که به حزب وارد کرده است، آن را از مرگ تدریجی نجات داده است. امیل سیمارد، رهبر شاخه جوانان این حزب استقلال طلب، معتقد است که محبوبیت این حزب، میل به استقلال را در مردم کبک دوباره زنده خواهد کرد.
او که در یک خانواده جداییطلب در منطقه ساگنای-لاک سنت-ژان بزرگ شده است، از ۱۶ سالگی کارت عضویت حزب را دریافت کرده و اکنون در ۲۲ سالگی میگوید که دلایل استقلال از زمان رفراندوم ۱۹۹۵ تغییر کرده است. او به ویژه به تغییرات اقلیمی اشاره کرد و گفت: «اینکه به عنوان کبکی، هر سال چند میلیارد دلار از مالیاتهایمان را پرداخت کنیم و سپس سرمایهگذاریهای عظیمی در نفت و گاز آلبرتا انجام دهیم، منطقی نیست.»
با این حال، نظرسنجیها نشان میدهند که صعود حزب پارتی کبکوآ هنوز نتوانسته است حمایت بیشتری از استقلال را جلب کند. در واقع، حمایت از استقلال در کبک طی سالهای اخیر به طور ثابت در حدود ۳۵ درصد باقی مانده است.
تاریخچه استقلال طلبی در کبک
جنبش استقلالطلبی کبک یکی از برجستهترین و تأثیرگذارترین جنبشهای سیاسی در تاریخ کانادا است که ریشه در هویت فرهنگی، زبانی و تاریخی مردم فرانسویزبان این استان دارد. این حرکت در طول زمان دستخوش تحولات و تغییرات بسیاری شده و با حوادث مختلفی همراه بوده است.
پس از تصرف کبک توسط بریتانیا در سال 1763، این منطقه که پیشتر مستعمرهای فرانسوی بود، تحت حاکمیت بریتانیا قرار گرفت. این تغییر باعث شد که مردم فرانسویزبان کبک در یک جامعه تحت سلطه انگلیسیزبانها زندگی کنند. با این حال، آنها توانستند زبان و فرهنگ خود را حفظ کنند و این موضوع به مرور زمان تبدیل به هسته اصلی هویت کبکی شد. در قرن نوزدهم، هویت فرانسویزبان کبکی با تأکید بر زبان، مذهب کاتولیک و تاریخ متمایز از بقیه کانادا، بیشتر تقویت شد.
در قرن بیستم و بهویژه در دهه 1960، کبک شاهد دورهای از تحولات گسترده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بود که به نام «انقلاب آرام» شناخته میشود. این دوره به کاهش نفوذ کلیسا در امور عمومی و مدرنیزه شدن جامعه کبک انجامید. در همین زمان، احساسات ملیگرایانه رشد یافت و زمینه برای ظهور جنبشهای استقلالطلب فراهم شد.
یکی از این گروهها «جبهه آزادیبخش کبک» (FLQ) بود که از روشهای رادیکال مانند بمبگذاری و آدمربایی برای پیشبرد هدف خود استفاده میکرد. بحران اکتبر 1970، زمانی که این گروه دو مقام دولتی را ربود و دولت کانادا قانون جنگ را اجرا کرد، به نقطه اوج فعالیتهای FLQ تبدیل شد. در همین حال، حزب کبکوا (PQ) که در سال 1968 تأسیس شد، مسیر دموکراتیک و صلحآمیزی برای دستیابی به استقلال انتخاب کرد.
جنبش استقلالطلبی کبک در دهههای بعد از طریق دو همهپرسی به نقطه عطف خود رسید. اولین همهپرسی در سال 1980 برگزار شد، اما پیشنهاد استقلال با 60 درصد رأی مخالف رد شد. دومین همهپرسی در سال 1995 با نتیجهای بسیار نزدیک برگزار شد: 49.42 درصد رأی موافق در برابر 50.58 درصد رأی مخالف. این نتیجه بار دیگر نشان داد که جامعه کبک در مورد آینده سیاسی خود به شدت دچار دودستگی است.
در سالهای اخیر، شدت جنبش استقلالطلبی کاهش یافته است، هرچند که حزب کبکوآ و سایر گروههای ملیگرای رادیکال همچنان در سیاست این استان نقشآفرینی میکنند. بسیاری از کبکیها امروزه ترجیح میدهند که در چارچوب کانادای قدرال باقی بمانند، اما خودمختاری بیشتری داشته باشند.
دلایل اصلی استقلالطلبی کبک عمدتاً حول سه محور اصلی میچرخد: حفظ هویت فرهنگی و زبانی فرانسوی، دستیابی به کنترل بیشتر بر منابع و اقتصاد استان، و احساس تاریخی و هویتی که کبک را از سایر مناطق کانادا متمایز میکند. این جنبش، فراتر از یک پروژه سیاسی، نمادی از تلاش کبکیها برای حفاظت از فرهنگ، زبان و هویت خود در برابر فشارهای یکپارچهسازی فرهنگی در کانادا بوده و همچنان بخشی اساسی از تاریخ و هویت کبک باقی مانده است.