در دیدار مارک کارنی با دونالد ترامپ چه گذشت

نخستوزیر جدید کانادا، مارک کارنی، در نخستین دیدار رسمی خود با دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، بهصراحت از تمامیت ارضی و استقلال سیاسی کشورش دفاع کرد. او در پاسخ به طرح مجدد ایده بحثبرانگیز الحاق کانادا به آمریکا، که بهشکلی تلویحی از سوی ترامپ مطرح شد، گفت: «بهعنوان کسی که در بازار املاک فعالیت داشتهاید، حتماً میدانید که برخی مکانها هرگز برای فروش نیستند.»
این پاسخ، که در ظاهر لحنی خونسرد و دیپلماتیک داشت، در واقع پاسخی قاطع به گفتمانی بود که در سالهای اخیر با صعود دوباره ترامپ به قدرت رنگ تازهای گرفته است. زمانی که نخستوزیر پیشین، جاستین ترودو، در سال ۲۰۱۳ روابط با ایالات متحده را یکی از «مهمترین اولویتهای نخستوزیری» دانست، کمتر کسی تصور میکرد روزی رئیسجمهور آمریکا تلویحاً از امکان حمله نظامی یا خرید کشوری همپیمان مانند کانادا سخن بگوید — ولو به طنز یا گزارهای تحریکآمیز.
فضای سیاسی جدید؛ تعامل یا تقابل؟
دیدار روز سهشنبه در کاخ سفید بیش از آنکه صرفاً یک مراسم تشریفاتی باشد، میدان آزمونی برای سنجش سیاست خارجی دولت کارنی در قبال واشنگتن بود. ترامپ، پیش از دیدار، در شبکه اجتماعی خود بار دیگر ادعاهای بیپایهای درباره تجارت با کانادا مطرح کرد؛ از جمله اینکه ایالات متحده «۲۰۰ میلیارد دلار در سال به کانادا یارانه میدهد» و اینکه «به خودرو، انرژی، چوب و هیچ چیز دیگری از کانادا نیاز ندارد — جز دوستیشان.»
با اینهمه، در جریان دیدار دوجانبه، نخستوزیر کارنی تلاش کرد با حفظ ادب دیپلماتیک، در برابر این ادعاها موضعگیری کند، و در عین حال از ایجاد تنش آشکار بپرهیزد. او ترامپ را «رئیسجمهوری تحولآفرین» نامید — توصیفی چندپهلو که هم میتواند نوعی احترامگذاری دیپلماتیک تلقی شود و هم نوعی اشاره به تغییرات بنیادی و گاه جنجالی در سیاستهای آمریکا.
تار و پود اقتصادی در هم تنیده
بخش عمدهای از گفتوگوها به موضوعات اقتصادی اختصاص داشت. ترامپ بار دیگر مخالفت خود را با واردات فولاد، آلومینیوم و خودرو از کانادا اعلام کرد و گفت هدفش رسیدن به نقطهای است که آمریکا «هیچ خودروی ساخت کانادا را وارد نکند». چنین مواضعی، بهویژه در صنعتی همچون خودروسازی که زنجیره تأمین آن بهشدت میان دو کشور ادغام شده، نگرانکننده است.
نخستوزیر کانادا نیز در نشست خبری پس از دیدار، ضمن اشاره به گفتوگوهای «سازنده» و «مفصل» با رئیسجمهور آمریکا، اعلام کرد که امروز «پایان آغاز» فرایند بازتعریف رابطه دو کشور بود — عبارتی برگرفته از سخنان وینستون چرچیل پس از نبرد العلمین در جنگ جهانی دوم؛ اشارهای غیرمستقیم به مسیری دشوار اما ضروری که در پیش است.
بازتعریف رابطهای قدیمی در سایه تحولات نوین
در شرایطی که جهان بهسوی چندقطبی شدن پیش میرود و کشورهایی مانند کانادا به دنبال تنوعبخشی به شرکای تجاری و راهبردی خود هستند، همچنان هیچ رابطهای به اندازه پیوند با ایالات متحده تعیینکننده نیست — چه از نظر جغرافیایی، چه از منظر اقتصادی و امنیتی.
اما آنچه اکنون روشن شده، آن است که روابط سنتی دو کشور، که بر پایه اعتماد متقابل و منافع مشترک استوار بود، دیگر بهسادگی قابل تداوم نیست. چالشهایی نظیر موج مهاجرت، بحران فنتانیل، تعرفههای اقتصادی، و البته سبک غیرقابل پیشبینی سیاستورزی ترامپ، ساختار این رابطه را دگرگون کرده است.
مارک کارنی در نخستین آزمون جدی خود در عرصه دیپلماسی، کوشید میان مصالح ملی و الزامات گفتوگو تعادل برقرار کند. اما روشن است که آینده روابط کانادا و آمریکا بیش از هر زمان دیگری به توان دولت کانادا در دفاع هوشمندانه از منافع خود بستگی دارد — نه با فریاد، بلکه با سیاستورزی دقیق، آرام، و در عین حال قاطع.