رشد چشمگیر آیمکس: امیدی برای صنعت سینما در دوران پرچالش
در حالی که پاندمی کووید ۱۹ موجب کاهش شدید درآمد گیشه و تعطیلی سالنهای سینما شد، فناوری کانادایی آیمکس به عنوان یک نقطه امید در این دوران بحرانی شناخته شد. این فناوری که به دلیل تجربهای بینظیر و کیفیت بالای نمایش خود شناخته میشود، در سالهای اخیر محبوبیت چشمگیری پیدا کرده و به نمادی از فیلمهای بزرگ و باکیفیت تبدیل شده است.
مارک ولتون، رئیس سینماهای آیمکس، میگوید: «ما فیلمها را به یک رویداد تبدیل میکنیم. فیلمسازان میخواهند آثار خود را با آیمکس تولید کنند، زیرا این به معنای کیفیت و بلاکباستر بودن فیلم است.»
فناوری آیمکس با کیفیت تصویری استثنایی و صدای فراگیر، تجربهای منحصربهفرد از سینما را ارائه میدهد و به همین دلیل برای فیلمهای بزرگی انتخاب میشود که هدفشان غوطهور کردن مخاطب در داستان است. از جمله برترین فیلمهای ساخته شده با این فناوری میتوان به «دانکرک» (2017) به کارگردانی کریستوفر نولان اشاره کرد که از دوربینهای آیمکس برای بازآفرینی صحنههای جنگ جهانی دوم با جزئیاتی بینظیر استفاده کرد. همچنین، «آواتار» (2009) و دنباله آن «آواتار: راه آب» (2022)، به کارگردانی جیمز کامرون، با بهرهگیری از آیمکس مرزهای جلوههای ویژه و دنیای سینمایی را گسترش دادند.
علاوه بر این، فیلمهایی مانند «میانستارهای» (2014) و «اوپنهایمر» (2023) از دیگر شاهکارهای کریستوفر نولان هستند که با استفاده از فناوری آیمکس صحنههایی با وضوح بالا و عمق بصری عمیق خلق کردهاند. همچنین، «پلنگ سیاه» (2018) از دنیای سینمایی مارول و «جاذبه» (2013) به کارگردانی آلفونسو کوارون، نمونههایی از تلفیق هنرمندانه روایت داستان با فناوری آیمکس هستند که تجربه سینمایی فراموشنشدنیای را به مخاطبان ارائه کردهاند.
تاریخچه آیمکس
شرکت آیمکس در سال ۱۹۶۷ در میسیساگای تأسیس شد. فناوری این شرکت با استفاده از سیستم «حلقه چرخشی» (rolling loop) که توسط یک مخترع استرالیایی طراحی شده بود، امکان نمایش فیلمهای بزرگ و با کیفیت بالا را بر روی پردههای منحنی غولپیکر فراهم کرد و تجربهای همهجانبه برای تماشاگران ایجاد کرد.
در ابتدا، آیمکس بیشتر به تولید فیلمهای مستند آموزشی و طبیعتمحور مانند فیلم North of Superior اختصاص داشت. اما هزینههای بالای ساخت و تجهیزات حجیم دوربینهای آیمکس باعث شد این فناوری برای دههها تنها در موزهها و نمایشگاههای خاص مورد استفاده قرار گیرد.
در دهه ۱۹۹۰ و اوایل ۲۰۰۰، با رهبری ریچارد گلفوند، مدیرعامل آیمکس، و تغییر به فرمتهای دیجیتال کمهزینهتر، این فناوری جایگاه خود را در هالیوود پیدا کرد. موفقیت فیلم آواتار در سال ۲۰۰۹ به کارگردانی جیمز کامرون کانادایی، که تنها از فروش آیمکس ۲۵۰ میلیون دلار درآمد کسب کرد، نقطه عطفی برای محبوبیت آیمکس بود.
امروزه، آیمکس دارای ۱۸۰۰ سینما در ۹۰ کشور جهان است و رقابت شدیدی بین استودیوها برای نمایش فیلمهایشان در این فرمت وجود دارد. به گفته ولتون، این فناوری سینما را به تجربهای متمایز و جذاب برای مخاطبان تبدیل کرده است.
زک لیپوفسکی، کارگردان فیلم Final Destination: Bloodlines، میگوید که علاقه به تولید فیلمهای آیمکس به بالاترین حد خود رسیده است. او معتقد است موفقیت فیلمهایی مانند Oppenheimer، که عمدتاً دیالوگمحور است، دیدگاهها درباره نوع فیلمهایی که میتوانند در این فرمت تولید شوند را تغییر داده است.
با این حال، محدودیت در تعداد دوربینهای آیمکس و هزینههای بالا باعث شده استودیوها به سمت تولید فیلمهای بزرگ و بلوکباستر حرکت کنند تا بازگشت سرمایه خود را تضمین کنند. این تغییر استراتژی ممکن است به کاهش تولید فیلمهای شخصیتمحور و هنری منجر شود.
با پیشبینی درآمد ۱.۲ میلیارد دلاری آیمکس در سال ۲۰۲۵، به نظر میرسد این فناوری نه تنها به بقای سینما کمک کند، بلکه تجربه تماشای فیلم را نیز متحول کند. اما همچنان این سوال باقی است که آیا تمرکز بر بلوکباسترها میتواند تعادل میان سرگرمی و هنر در سینما را حفظ کند یا خیر.