«گزینه سامسون»: ابهام و خطرات دکترین هستهای اسرائیل
در 22 سپتامبر 1979، ماهواره جاسوسی آمریکایی «Vela 6911» یک انفجار مهیب را در اقیانوس هند، بین آفریقا و قطب جنوب رصد کرد که نشانههایی از یک آزمایش هستهای را نشان میداد. این حادثه که به «واقعه ولا» (Vela incident) معروف شد، در آن زمان توسط سرویسهای اطلاعاتی ایالات متحده به عنوان یک آزمایش هستهای توسط اسرائیل با حمایت دولت آپارتاید آفریقای جنوبی تفسیر شد. اما دولت جیمی کارتر، با ایجاد یک کمیته برای بررسی این موضوع، نتیجهای متفاوت ارائه داد و ادعا کرد که اسرائیل سلاح هستهای ندارد، در حالی که این امر خلاف واقعیتی بود که سیاستمداران آمریکایی از آن آگاه بودند اما ترجیح دادند برای ملاحظات سیاسی به آن اشاره نکنند.
ابهام هستهای اسرائیل
اسرائیل از آن زمان تاکنون سیاستی به نام «ابهام هستهای» را در پیش گرفته است؛ به این معنا که هیچگاه به طور رسمی وجود یا عدم وجود سلاحهای هستهای خود را تأیید یا تکذیب نکرده است. با این حال، محققان در سال 2021 برآورد کردند که اسرائیل حدود 90 کلاهک هستهای دارد که قادر به استفاده از طریق هواپیماها، موشکهای بالستیک زمینی، و موشکهای کروز دریایی هستند. این تسلیحات در چارچوبی که به «گزینه سامسون» (Samson Option) معروف است، نگهداری میشوند؛ راهبردی که در صورت مواجهه با تهدیدهای جدی علیه موجودیت اسرائیل، به عنوان واکنش نهایی به کار گرفته میشود و هدف اصلی آن مراکز جمعیتی غیرنظامی دشمنان غیرهسته ای خواهد بود.
گزینه سامسون و دکترین هستهای اسرائیل
اگرچه مقامات اسرائیلی بهطور رسمی در مورد دکترین هستهای خود صحبت نمیکنند، نشانههایی از استراتژیهای اسرائیل در استفاده از این تسلیحات را میتوان در میان اظهارات شخصیتهای سیاسی و نظامی گذشته و حال این کشور یافت. بر اساس گزارشهای منتشر شده توسط فدراسیون دانشمندان آمریکایی (FAS)، «گزینه سامسون» نقش محوری در دکترین هستهای اسرائیل دارد. این اصطلاح برگرفته از شخصیت عهد عتیق، سامسون، است که با فرو ریختن ستونهای معبد «داگون»، خود و دشمنانش را به کام مرگ کشاند. گزینه سامسون به معنای حمله هستهای سنگین به غیرنظامیان است که در صورت شکست اسرائیل در جنگهای متعارف، دشمنان را با یک واکنش هستهای مواجه میکند.
خطرات گزینه سامسون در مقایسه با سایر دکترینهای هستهای
در حالی که کشورهای دیگر مانند ایالات متحده و روسیه از دکترینی مانند «نابودی حتمی طرفین» (MAD) استفاده میکنند که هدف آن جلوگیری از آغاز جنگ هستهای از طریق تهدید به واکنش متقابل است، گزینه سامسون تهدید به استفاده از تسلیحات هستهای علیه دشمنان غیرهستهای را مطرح میکند. نابودی حتمی طرفین به طور کلی برای جلوگیری از جنگ و یا پیشگیری از تشدید یک درگیری به استفاده از سلاحهای هستهای طراحی شده است، در حالی که گزینه سامسون بیشتر به عنوان یک آخرین راهکار برای حفظ بقا مطرح است.
پیامدهای فاجعهبار گزینه سامسون
حوادث 7 اکتبر و درگیریهای جاری در لبنان، خطرات موجود در دکترین هستهای اسرائیل را بهطور ملموس آشکار کردهاند. در آن روز، گروههای مسلح فلسطینی با حملات موشکی و عبور از دیوار مرزی نظامی اسرائیل، توانستند برخی از دفاعات اسرائیل را از بین ببرند. گزارشها حاکی از آن است که یکی از این موشکها به پایگاه نظامی اسرائیل که موشکهای قابل تجهیز به کلاهک هستهای در آن قرار داشت، اصابت کرده است.
حتی پس از مهار این حملات، برخی سیاستمداران اسرائیلی به استفاده از سلاحهای هستهای علیه غزه اشاره کردند؛ تهدیدی که توسط رسانههای معتبری همچون آسوشیتد پرس گزارش شد. این اظهارات، علاوه بر تشدید تنشها، تابوی استفاده از سلاحهای هستهای را به چالش میکشد و بر ضرورت تلاشهای بینالمللی برای کاهش خطرات هستهای و حرکت به سمت خلع سلاح تأکید میکند.
در زمینه ایران، که به عنوان یکی از مهمترین دشمنان استراتژیک اسرائیل شناخته میشود، «گزینه سامسون» معنای ویژهای پیدا میکند. اسرائیل بارها نگرانی خود را از برنامه هستهای ایران ابراز کرده و احتمال دستیابی ایران به سلاح هستهای را تهدیدی جدی برای موجودیت خود میداند. اگرچه ایران به طور رسمی به دنبال استفاده نظامی از برنامه هستهای خود نیست و همچنان عضو پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) است، اسرائیل این احتمال را در نظر دارد که در صورت دستیابی ایران به سلاح هستهای، توازن قدرت در خاورمیانه به شدت تغییر خواهد کرد. مقامات اسرائیلی در واکنش به ایران همواره تهدید کرده اند که از «قدرتی بیشتر از تصور تهران» استفاده خواهند کرد.
در سناریویی که اسرائیل احساس کند ایران بهطور جدی در حال تهدید موجودیت آن است، گزینه سامسون میتواند به عنوان یک راهبرد بازدارنده یا حتی عملیاتی مطرح شود. این به معنای تهدید به استفاده از تسلیحات هستهای علیه ایران، به ویژه در صورت حمله پیشدستانه یا جنگی تمامعیار بین دو کشور، است. مراکز جمعیتی، تأسیسات نظامی، و زیرساختهای کلیدی ایران میتوانند در صورت اجرای این گزینه، هدف حمله هستهای اسرائیل قرار گیرند.
ابهام هستهای اسرائیل و دکترین «گزینه سامسون» نه تنها تهدیدی برای کشورهای منطقه بلکه تهدیدی برای صلح جهانی است. استفاده احتمالی از تسلیحات هستهای علیه دشمنان غیرهستهای، نقض آشکار قوانین انسانی بینالمللی است و نشان میدهد که سیاستهای هستهای اسرائیل در شرایط بحرانی میتواند پیامدهای فاجعهباری برای مردم منطقه و جهان داشته باشد.