روزنامهنگار ایرانی-کانادایی: اعلام جنگ آمریکا علیه هویت کانادایی

در این سرمقاله تأملبرانگیز که سمیرا محیالدین – روزنامهنگار ایرانی-کانادایی مقیم تورنتو و نخستین پژوهشگر منتخب بورسیه روزنامهنگاری در مؤسسه مطالعات زنان و جنسیت دانشگاه تورنتو در سال ۲۰۲۴–۲۰۲۵ – برای روزنامه گلوب اند میل نوشته است، او به دغدغهها و ترسهای فزایندهای میپردازد که سیاستهای دوران جدید ریاست جمهوری دونالد ترامپ در ایالات متحده برای بسیاری از کاناداییها، بهویژه آنهایی که دارای هویتهای خاص یا چندگانه هستند، ایجاد کرده است. او با شرح تجربیات شخصی و مشاهدات خود، پرسشهایی اساسی را درباره امنیت، هویت کانادایی و لزوم واکنش قاطعتر در برابر سیاستهای همسایه جنوبی مطرح میکند.
آیا با ماشین بروم؟ پرواز بهتر است؟ یا شاید اصلاً باید از ایالات متحده دوری کنم؟
اینها پرسشهایی هستند که بسیاری از کاناداییها امروز با آنها دستبهگریبانند. اما برخی از ما نه به خاطر جنبش «آرنجها بالا» (اشاره به حفظ حریم شخصی و مقاومت منفعلانه) و نه به دلیل واکنش ملیگرایانه به تعرفههای دونالد ترامپ، بلکه بهناچار به دلیل ترس و تهدید، از سفر به آمریکا خودداری میکنیم.
اخیراً سفر سالانهام به یک جشنواره موسیقی در دیترویت و یک کنفرانس در شیکاگو را لغو کردم. دولت ترامپ آشکارا اعلام کرده است که هویتهای چندگانه من و حرفهام، مرا سهبار به دشمن دولت بدل میکند: بهعنوان یک زن همجنسگرا، یک دانشگاهی و یک روزنامهنگار، من نامزدی تمامعیار برای عنوان عنصر نامطلوب در آمریکای جدیدم. اکنون، بعد چهارمی از هویتم نیز به فهرست دشمنیها اضافه شده است: طبق گزارشها، ایرانی-کاناداییها از سوی دولت آمریکا هدف قرار گرفتهاند و از ورود به خاک این کشور بازداشته میشوند. شش ایرانی-کانادایی به گلوب اند میل گفتهاند که از نوامبر تاکنون با وجود داشتن گذرنامه کانادایی از ورود به ایالات متحده منع شدهاند. برخی از آنها ساعتها بازداشت شدهاند، انگشتنگاری شدهاند، وسایلشان جستوجو و تلفنهای همراهشان ضبط شده است.
ما شهروندان کانادا هستیم. اما دولت ترامپ کاناداییها را بر اساس اینکه چه کسانی «قابل پذیرش» هستند و چه کسانی نه، تفکیک میکند. ما نباید اجازه دهیم ایالات متحده برای ما سلسلهمراتب شهروندی ایجاد کند. خصومت با هر شهروند کانادایی باید بهمنزله حمله به همه ما تلقی شود.
به این ترتیب، آمریکا فقط جنگ اقتصادی علیه کانادا اعلام نکرده است؛ بلکه به هویت ملی ما نیز حمله کرده است.
با این حال، سکوت و بیتفاوتی قانونگذاران کانادایی، پیام نادرستی را به همراه دارد. این آخر هفته، کانادا هشدار مسافرتی خود برای ایالات متحده را بهروزرسانی کرد و نوشت: «انتظار بررسیهای دقیق در گذرگاههای مرزی، از جمله بازرسی دستگاههای الکترونیکی را داشته باشید. همکاری کرده و در تعامل با مقامات مرزی صادق باشید. اگر از ورود شما جلوگیری شد، ممکن است تا زمان اخراج بازداشت شوید.» اما آیا کانادا نباید راهی بیابد تا گامی فراتر بردارد؟ آیا نباید به پناهگاهی امن برای کسانی تبدیل شود که از آمریکای جدید میگریزند و سدی در برابر موج فزاینده فاشیسم باشد؟ پیشتر شاهد بودهایم که دانشجویان تحت آزار به این کشور پناه آوردهاند و شهروندان کانادایی در مرز بازداشت و توسط مأموران مهاجرت آمریکا نگهداری شدهاند. چه اتفاق دیگری باید بیفتد تا دولت ما واکنش قاطعتری به این جانی سازی از شهروندان کانادایی توسط دولت ترامپ نشان دهد؟
بهعنوان یک ایرانی-کانادایی، سالهاست که بهای جرایم و خطاهای حکومت ایران را میپردازم. از زمان بحران گروگانگیری در سال ۱۹۷۹، که همکلاسیهایم در مدرسه مرا به درخت بستند و «گروگان» خواندند، بهروشنی دریافتم که مهم نیست چقدر از ایران فاصله گرفتهام یا تا چه اندازه از آیتالله متنفرم؛ همین که در جایی دیگر متولد شدهام، کافی است تا مورد تبعیض قرار گیرم—در بهترین حالت، و در بدترین حالت، مورد حمله. این نوع تعصب، اما، تا پیش از این هرگز به سیاست رسمی ملی بدل نشده بود.
۴۶ سال است که در کانادا زندگی میکنم. خانوادهام در ۴ می ۱۹۷۹ در این کشور پناهنده شدند؛ ویزای ما در ایران، توسط جان شیرداون، دیپلمات کانادایی که برخی گروگانهای آمریکایی را در تهران نجات داد، مهر و امضا شد. والدینم این کشور را بهعنوان پناهگاهی امن برای خود و فرزندانشان انتخاب کردند. این انتخاب را نباید دستکم گرفت. دونالد ترامپ و دولت او باید این را درک کنند.
ماه گذشته خواندم که سه استاد دانشگاه ییل—از جمله تیموتی اسنایدر و جیسون استنلی، از برجستهترین متخصصان فاشیسم در آمریکا—به دلیل سیاستهای دولت ترامپ، کشورشان را ترک کرده و به دانشگاه تورنتو پیوستهاند. وقتی کارشناسان فاشیسم از آمریکا به کانادا پناه میآورند، یعنی بحران جدی است. دیگر نمیتوان این تحولات را صرفاً به شخصیت نامتعارف ترامپ نسبت داد. آمریکایی که ما کاناداییها میشناختیم، بهشدت دگرگون شده و وقت آن است که قانونگذاران ما نیز بر این اساس عمل کنند.
کانادا باید به پناهگاهی امن برای تمامی کسانی تبدیل شود که از آزار و تعقیب در رژیم جدید آمریکا میگریزند؛ از افراد ترنسجندری که گرفتار طوفان فرمانهای اجرایی ترامپ شدهاند تا پژوهشگران که صرفاً بهخاطر نوشتن مقالهای انتقادی، بازداشت میشوند. فراهم کردن پناه، بهترین راه برای تثبیت هویت ملی ما و مقابله با سیاستهای اقتدارگرایانهای است که نهتنها شاهد آن هستیم، بلکه گاه خود نیز قربانی آن میشویم.
نباید اجازه دهیم ایالات متحده ما را از هم جدا کند. تنها بالا بردن آرنجها کافی نیست؛ باید دست در دست هم دهیم.