تاریخ کانادا

سرد‌ترین روز در تاریخ کانادا

روز سوم فوریه سال 1947، دما در یوکان به سرمای استخوان سوز (و رکورد شکن) منهای 81.4 درجۀ فارنهایت معادل منهای 63 درجۀ سانتیگراد رسید.

سه فوریۀ، 1947: سردترین روز در تاریخ کانادا

ویلفرد بلِزارد پدر من، بعد از شش سال خدمت در ارتش کانادا، از اروپا به خانه بازگشت  و یک سال بعد در سال 1946 به استخدام سازمان حمل و نقل کانادا در آمد. او با جان و دل مناصبی که به عنوان تکنسین هواشناسی در ایستگاه‌های شمالی  در یوکان و قلمروهای شمال غرب (Northwest Territories) به او داده می‌شد را قبول می‌کرد. در تضاد با تجربۀ هیاهویی که در طول خدمتش در ارتش و آنسوی آب‌ها تجربه کرده بود، بسیار از خلوت و سکوت این پایگاه‌های دور افتاده لذت می‌برد.

اولین ایستگاهی که پدرم را به آنجا فرستادند، فرودگاه اسنگ (Snag) بود که در 30 کیلومتری شرق مرز آلاسکا و یوکان، نزدیک دهکدۀ بیور کریک (Beaver Creek)، واقع شده بود. او یکی از چهار هواشناس جوانی بود که در آنجا در سال‌های 1946-1947 مستقر شد.  فرودگاه اسنگ قسمتی از مسیر طبقه‌بندی‌ شدۀ شمال غرب بود که در طول جنگ جهانی دوم برای فرود اضطراری هواپیما‌ها و همچنین سهولت سفر بین آلاسکا و یوکان و مرکز کانادا و سپس ایالات متحده احداث شده بود.

پایگاه هواشناسی اسنگ از سال 1943 تا 1966 فعال بود. زمانی که پدرم آنجا بود، در روز سوم سال 1947 دما به منهای 81.4 درجۀ فارنهایت (منهای 63 درجۀ سانتیگراد) کاهش یافت که به سردترین روز در تاریخ کانادا بدل شد، و رکورد پایین‌ترین دما را در تمام قارۀ آمریکای شمالی از آنِ خود کرد. او به همراه افسر گورد تول افتخار ضبط این دمای باورنکردنی را به نام خود ثبت کردند. بر اساس نظر کارشناسان نجوم، در آن روز اسنگ از میانگین دمای هوای سطح مریخ سرد‌تر بود. تلگرام‌های تبریک از اقصی نقاطجهان ارسال شد و در بعضی‌ از پیام‌ها از اسنگ به عنوان «قطب سرمای» جدید آمریکای شمالی یاد کردند.

Coldest temperature in Canada - thermometer

سردترین دما در کانادا پایین‌تر از دمایی بود که دماسنج می‌توانست ثبت کند

مارک‌ تواین زمانی گفته بود: «اگر دما سنج دو سانت درازتر بود همۀ ما از سرما می‌مردیم.»

پدرم و گورد تول سریعاً متوجه پایین رفتن مقیاس کوچک لغزان به درون گوی شیشه‌ای در انتهای لولۀ دماسنج شدند، که پایین‌تر از آخرین درجۀ دما سنج یعنی یعنی منهای 80 درجۀ فارنهایت بود. بعد علامت‌گذاری دماسنج به وسیلۀ یک سوهان کوچک و بُرنده، آن را به یک آزمایشگاه در تورنتو ارسال کردند و آن را مجدداً در درجۀ منهای 81.4  فارنهایت کالیبره کردند. سه ماه بعد سازمان هواشناسی این دما را به عنوان دمای صحیح پذیرفت؛ که نه تنها به سرد‌ترین دما در کانادا بدل شد بلکه به عنوان پایین‌ترین دمای ثبت شده در تمام آمریکای شمالی شناخته شد. بر اساس گفتۀ پدرم، همه با شنیدن این خبر هیجان زده بودند و می‌گفت، «مجبور بودیم در را قفل کنیم، چرا که همه هجوم آورده بودند تا دما سنج را نگاه کنند. حتی کمترین میزان از دمای بدن باعث بالارفتن سطح الکل در دماسنج می‌شد.» اکنون به دلیل سردترین روز در تاریخ کانادا، تمام دماسنج‌های الکلی رسمی در سراسر کانادا عدد منهای 94 درجه فارنهایت را به عنوان پایین ترین درجه نشان می‌دهند.

Coldest day in Canada - sled dogs

سرد‌ترین روز در تاریخ کانادا چقدر سرد بود؟

منهای 63 درجۀ سانتیگراد چقدر سرد است؟ برای اینکه ایده‌ای واضح را از پاسخ به این سوال در اختیار شما قرار دهیم، تصمیم گرفته‌ام چندین مشاهدۀ حکایت گونه را، همانطور که توسط پدرم و گورد تول در چندین مصاحبه طی سال‌های گذشته از این واقعه تاریخی بیان کرده‌اند، بازگو کنم. آیا اسنگ «قطب سرد» آمریکای شمالی خواهد ماند؟ فقط زمان می‌تواند بگوید.

در منهای 80 درجۀ فارنهایت، صدای افراد و پارس سگ‌ها در دهکدۀ اسنگ را می‌شد به صورت واضح در فرودگاه 6 کیلومتر آن طرف‌تر شنید. در زیر حقایق شگفت‌انگیز بیشتری در مورد سرد‌ترین روز در تاریخ کانادا آمده است:

  • یک هواپیما که آن روز بر فراز اسنگ در ارتفاع ده هزار پایی در حال پرواز بود، زمانی که 30 کیلومتر با اسنگ فاصله داشت، صدایش قابل شنیدن بود، و زمانی که به فراز اسنگ رسید در همان ارتفاع ده هزار پایی صدای غرش موتورش کر کننده بود. صدایش به گونه‌ای بود که انگار هواپیما در اتاق خواب قرار دارد، همه فکر می‌کردند که هواپیما در حال فرود است.
  • وقتی یک لایۀ ننازک از یخ می‌شکست درست صدایش مانند شکستن شیشه بود.
  • یخ روی رودخانۀ وایت حدود یک مایل آن طرف تر در شرق فرودگاه فرودگاه، شکست و صدای بلندی مانند شلیک تفنگ داشت؛ صدا توسط هوای گرم‌تر بر روی هوای سرد تقویت می‌شد، و باعث می‌شد امواج صوتی فواصل بیشتری را بپیمایند.
  • سرمای شدید باعث به وجود آمدن پارازیت‌های رادیویی شدیدی شده بود، درست مانند گوشخراش ترک خوردن هنگام طوفان رعد و برق.
  • نفس بازدم بلافاصله با صدایی هیس مانند یخ می‌زد و در هوا درست هم سطح با سر معلق می‌ماند، و خطوطی چند صد متری را ایجاد می‌کرد درست مانند، رد مینیاتوری متراکم هواپیماهای جت. این لکه‌های «مه» انسانی قبل از افتادن بر روی زمین مانند کریستال‌های پودری یخ، در هوای ساکن سه تا چهار دقیقه در هوا معلق می‌ماند. فردی هنوز می‌توانست هنگام برگشت مسیر خود را بعد از پیمودن صد‌ها متر و پانزده دقیقه مشاهده کند. گم شدن معنا نداشت.
  • برای روزها مه یا تکه‌ای از بخار در ارتفاع 5 تا 7 متری بر روی مسیر رفت و آمد سگ‌های سورتمه شکل می‌گرفت. تنها در قسمت‌های گرم روز زمانی که دما به منهای 15 درجۀ سانتیگراد می‌رسید، محو می‌شد.
  • یک تکه از یخ آنقدر سرد بود که، زمانی که به یک اتاق گرم آورده می‌شد، حتی اگر در دستان گرم قرار داشت، پنج دقیقه تمام زمان می‌برد تا اثری از رطوبت بر آن پدیدار شود.
  • یک لیوان آب سرد را در هوا پرتاب می‌کردند تا اینکه ببینند چه اتفاقی می‌افتد. قبل از اینکه به زمین برسد، با صدایی صوت مانند یخ می‌زد و به اندازۀ دانه‌های گرد گندم بر زمین می‌ریخت.
  • در چنین دمایی فلز مانند یخ می‌شکست، چوب به سنگ، کاغذ شکننده و لاستیک به سیمان محکم بدل می‌شد. افسار چرمی سگ‌های سورتمه را اگر خم می‌کردی، می‌شکست.
  • بعد از چند ثانیه در بیرون ماندن مواهای بینی یخ می‌زد و اشک از چشمان سرازیر می‌شد. موهای صورا و عینک با لایه‌ای ضخیم از نفس یخ زده پوشیده می‌شد. باید حواست را جمع می‌کردی که نفس‌های بسیار عمیقی را نکشی، وگرنه خطر این وجود داشت که ریه‌ها از هوای سرد یخ بزنند. تنها ناراحتی دیگر ناشی از سرما موارد متعددی از شروع سرمازدگی بود، به ویژه نوک قرمز بینی. «یخ زدن بینی در دمای منهای 57 درجۀ سانتیگراد امری معمول است.»
  • حیوانات به نظر زیاد در طول این دو هفته که دما از منهای 50 درجه گرمتر نشد، زیاد اذیت نشدند. دو اسب که متعلق به یک شکارچی بودند، هر روز صبح به رستوران می‌رفتند. چیزهایی که می‌خوردند جالب بود: پای سیب، شیرینی، نان، و کیک، آشپز حتی یک روز که دما منهای 60 درجۀ سانتیگراد بود، به آنها بستنی داد. زمانی که در دهکده پرسه می‌زدند، تقریباً بیست سانتیمتر یخ دور سُم‌هایشان شکل می‌گرفت، چنین به نظر می‌رسید که انگار بر روی پایه‌های پوبی حرکت می‌کنند.
  • استقامت سگ‌های سورتمه واقعاً چشمگیر بود. آنها هرگز دوست نداشتند که به داخل لانه های خود بروند و ترجیح می‌دادند در بالای لانه های خود بخوابند و سرشان را به سمت شکم جمع کنند. نواری از مه یخ زده بر روی سر آنها ایجا می‌گرفت و آنها را کمی گرم نگه می‌داشت.
  • روشن کردن ماشین‌ها کار سختی بود. استارت زدن موتور تضمینی برای ادامه کار آن نبود. در آن دما، روغن موتور و روغن گیربکس منجمد می‌شدند.
  • و سرانجام، لاستیک های کامیون وقتی با چاله چوله‌های جاده برخورد می‌کردند، به راحتی متلاشی می‌شدند.

شایان ذکر است که سردترین دمای ثبت شده تا به این روز مربوط به ایستگاه وستوک مطعلق به اتحاد جماهیر شوروی در جنوبگان است. در روز 21 جولای 1983، دما در این ایستگاه به منهای 89.2 درجه سانتیگراد رسید.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا